جمعه، دوئل ِ پول و غیرت
|
|
از نخستین انشا دبستان تا به حال جوابی برای سوال همیشگی بشر یعنی “علم بهتر است یا ثروت؟” پیدا نشده است. اما امروز با موضوع دیگری دست و پنجه نرم می کنیم. عشق بهتر است یا ثروت؟ تعصب بهتر است یا ثروت؟ پیراهن آبی بهتر است یا اتومبیل؟
***
پس از منحل شدن شاهین، ستارگان این تیم به مجموعه پرسپولیس کوچ کردند. باید بازی های خود را از دسته سه و یا در نهایت از دسته دو شروع می کردند. همان زمان بود که به بهانه کناره گیری برخی تیم ها از لیگ قرار گداشته شد یک سری بازی های رده بندی برای پایتخت نشینان از جمله پرسپولیس برگزار شود. در آخر قرمز ها به نحوی خودجوش به لیگ قفل شدند. خواسته یا ناخواسته نقطه شروع تبعیض بین سرخابی ها از همین جا بود. چه اتفاقی می افتد یک تیم که باید در دسته سوم دست و پا بزند در مسابقاتی شرکت می کند که زمینه ساز حضور در لیگ است؟ چطور پرسپولیس به بالاترین سطح مسابقات آن زمان کشور راه پیدا می کند؟
گذشت و گذشت…
بعد از سال ها تبعیض بارزی مشاهده شد. چه می شود بنیادی که باید پول خود را صرف کارهای خداپسندانه کند حامی قرمز ها می شود؟ بنیاد جانبازان و مستضعفان در سال ۶۵ پرسپولیس را تحت پوشش قرار داد. البته پس از چندی این سازمان از حمایت خود دست کشید و در نهایت این تیم به عابربانک دولتی خود یعنی سازمان تربیت بدنی متصل شد.
اوج تفاوت در پول رسانی به این دو باشگاه در سومین دوره لیگ برتر بود. جایی که ستاره های روز فوتبال ایران قرمز پوش شدند و آنها وینگو بگوویچ را به عنوان سرمربی در اختیار گرفتند. در نهایت بازی اول را با هشت گل زده به اتمام رساندند اما در پایان لیگ یک ناکام بزرگ به حساب می آمدند.
و اما حال…
دقیقا تاریخ برای قرمز ها گام به گام که جلو می رویم تکرار می شود. تصمیم های سلیقه ای و اهدا کمک ها مالی بیشتر نسبت به استقلال هنوز باقی است. هنوز با چوب نام تاج پیکره استقلال فلک می شود و همچنان کمیته های اصلی فوتبال از جمله از نوع انضباطی اش برای پرسپولیس کم نمی گذارند.
هدف مقاله این نیست که به فقر فرهنگی هواداران این تیم اشاره کنیم. مشکلی که با هزاران هزار اسکناس هم حل نخواهد شد. مشکلی که فصل پیش درد آنها بود اما رو آوردند به خرج های کلان برای به خدمت گرفتن استارها! با این حال هنوز فریادهایی مبنی بر عدم وجود تعصب و غیرت دور سر بازیکنان این تیم می چرخد.
و اما ما…
سکوت کردیم و در نهایت به خود امید دادیم که رقیب سنتی ما با اینگونه تبعیض و خرج ها شاید برخلاف قبل قدرتمند ظاهر شود تا ما هم با آنها رقابتی دلچسب داشته باشیم اما اینطور نشد که نشد! تا سر خود را بالا گرفتیم دیدیم مدیران دولتی یکی پس از دیگری بالا سر تیم قرمز می آیند، خرج می کنند و می روند. این اواخر هم برای هر برد ۴ میلیون به بازیکنان فیکس، ۳ میلیون به ذخیره ها و یک و نیم میلیون به سکونشینان می دهند. برای تساوی با تیم های بزرگ هم ۶ سکه طلا! و این در حالیست که استقلالی ها تا بحال حتی ده درصد از رقم قراردادشان را کسب نکرده اند و با خرج تعصب و غیرت برای تیمشان عرق می ریزند. تیمی که می خواهد در آسیا بجنگد هنوز ستارگانش حقوق نگرفته اند! تیمی که در مجموع ادوار لیگ با ۳۴۴ امتیاز در صدر جدول عملکرد کل تیم ها قرار دارد. تیمی که برخی از بازیکنانش کم مانده است فرش زیر پایشان را بفروشند تا چک های شخصیشان برگشت نخورد!
آزادی جمعه سودای یک فوتبال ندارد. جمعه فوتبالی بالاتر از یک فوتبال انجام می شود. روی یک صندلی رویانیان نشسته در حالی که دیه ناشی از کسب رتبه دوازدهم را به ستارگان فعلی تیمش پرداخت کرده است و در سویی دیگر فتح الله زاده با فکر چگونگی فهماندن نیاز پول به سران.
آقای سید مهدی رحمتی، جمعه به قرمز ها دست ندهید. دستان شما نماد تعصب است، دست آنها پر از چرک کف دست. آقای منتظری از پیشنهاد قطری ها حرفی به آنها نزن، برایشان مفهوم نخواهد بود. هوادار، رمز ما و استقلال همان فریاد << اس اسِ با تعصب >> است. شعاری که درکش از دایرة المعارف قرمزها خارج است. |
پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, |
|
|
|